آیة الله آملی :نماز شب و سحرخيزی باعث شرفِ جاودانهی مؤمن


بعد از اينكه در احاديث و نصوص ديگر شرف و عزّت را معنا كرد, فرمود: «شَرَفُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاس‏»؛[4] شرف مؤمن در اين است كه در آن نشئه‌اي كه بسياري از افراد خاموش هستند يا خواب میباشند و فضا آرام است، او با خداي خود گفتگو كند و سحرخيز باشد «شَرَفُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ قِيَامُ اللَّيْلِ». اين نماز شب خواندن و شب‌زنده‌داري راه را براي گفتگو با «الله» باز مي‌كند. بعد از اينكه روشن شد که انسان يك موجود ابدي است و مرگ چاله و گودال و چاه نيست كه انسان در چاله فرو برود، بلکه مرگ طبق بيان نوراني سيدالشهداء(سلام الله عليه) مَعبر و پل است که انسان از اين پل مي‌گذرد و به آن طرف كه ابديّت است مي‌رسد؛ انسان نمي‌پوسد، انسان از پوست به در مي‌آيد! انسان نمي‌ميرد، انسان مرگ را مي‌ميراند! از اين بيان شيرين‌تر و لذيذتر و كامياب‌تر كجا مي‌بينيد؟! اين عموماً حرف همه انبياست و اختصاصاً خصوص قرآن كريم است كه انسان مرگ را مي‌ميراند، نه اينکه بميرد! نفرمود «كُلُّ نَفْسٍ يَذُوقُهَا المَوت» که هر كسي را مرگ مي‌چشد، فرمود هر كسي مرگ را مي‌چشد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾؛[5] هر ذائقي مذوق را هضم مي‌كند، ما مرگ را مي‌ميرانيم و وارد صحنه‌اي مي‌شويم كه ديگر مرگ نيست! اين بيان مخصوص وحي الهي است؛ اگر انسان مرگ را مي‌ميراند، نه بميرد! اگر انسان از پوست به در مي‌آيد ـ نه بپوسد ـ شرف جاودانه مي‌طلبد و شرف جاودانه فقط در كنار سجاده نماز شب است که فرمود: «شَرَفُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ قِيَامُ اللَّيْلِ».

منبع

  • نظر از: رحیمی
    1395/05/10 @ 11:15:05 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    با سلام
    از این بی خبری ها به تو پناه می برم!
    این بغض گلوگیر چه جانکاه است…
    وقتی تو خوشی و نعمتِ فراوان داری اما همنوعت در کورسوی خانه حقیرانه اش با شرمندگی سرش را به زیرافکنده است تا روی زرد بچه هایش را نبیند…
    چقدر ملال آور است این قصه بی خبری انسانها از هم…
    چه غمناک است وقتی بچه ی تو لباس زیبایی پوشیده اما متوجه شوی که دخترک همسایه ات زیر چشمی و با حسرت ،از لای در خانه ،بچه تو را می پاید…
    این قصه ی تلخ چه کُشنده است وقتی تو برای خرید یک لوستر خیلی لوکس و البته گران قیمت به بازار بروی اما سر راهت به پسری برخورد کنی که به خاطر نداشتن کفش از نوک انگشتان کوچکش خون می چکد…
    حتما تو هم مثل من به جای خرید لوستر می نشینی و های های به این بی خبری خودت گریه می کنی!
    خدایا…از نعمتی که همراه با غفلت از دیگران باشد به تو پناه می برم…
    خدایا…این قصه های تلخ را با ظهور منجی راستینمان پایان بده…
    دل نوشته از:رقیه رحیمی

  • نظر از: راوی
    1395/05/10 @ 09:38:15 ب.ظ

    راوی [عضو] 

    سلام

    هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
    از یمن دعای شب و ورد سحری بود

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.