سرکوب غرایز از دیدگاه شهیدمطهری
نمی گذارد بچه ی پنج شش ساله برود با بچه ها بازی کند،هر مجلسی که خودش می رود بچه را هم می برد برای اینکه تربیت بشود، جلوی خنده ی او را می گیرد، جلوی خوراک او را می گیرد. بچه بزرگ می شود در حالی که احتیاجات طبیعی وجودش برآورده نشده است، همواره به او گفته اند خدا، قیامت، آتش جهنم. تا در سنین بیست و چند سالگی این قوای ذخیره شده این شهوت ها و تمایلات اشباع نشده یک مرتبه زنجیره را پاره می کند. این بچه ای که شما می دید در اثر تلقین پدر در دوازده سالگی نمازش بیست دقیقه طول می کشید،نماز شب می خواند دعا می خواند یکمرتبه می بینید در بیست و پنج سالگی یک فاسق و فاجری از آب در می آید که آن سرش ناپیداست.
چرا؟برای اینکه شما به بهانه ی مقامات عالیه ی روح ، سایر غرایز او را سرکوب کرده اید.
البته در غریزه ی بچه خدا بوده است قیامت و عبادت بوده، اما شما این غریزه ی خدا و عبادت و اینهارا در حالی در این بچه تقویت کرده اید که جلوی سایر غرایز او را گرفته اید، سایر غرایز او را حبس کرده اید عصبانی و ناراحت کرده اید، به زندان انداخته اید حق اینهارا نداده اید دنبال فرصتی می گردند. در یک فرصتی که برایشان پیش می آید در یک وقت که بچه فیلمی را تماشا کند یا در مجلسی با یک زن جوان آشنا بشود همان کافی است که این نیروهای ذخیره شده ی سرکوب شده یک مرتبه زنجیرها را پاره کند و بکلی تمام آن ساختمانی را که پدر در وجود او به غلط ساخته است ویران سازد.درست مثل باروتی که منفجر بشود، منفجر می شود.
منبع:آزادی معنوی،استادمرتضی مطهری،چاپ39 ،ص117
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط معصومه ورمزيار در 1395/02/12 ساعت 07:18:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |